میلاد امام مجتبی (ع) آمده است
او آمده تا نور به شب ها بخشد | روح شرف و عشق به دنیا بخشد |
|
|
او آمده تا باور وایمان و صفا | همراه دو صد عاطفه برما بخشد |
|
|
او آمده از صلح و محبت بی شک | جانی ز ولا برتن تنها بخشد |
|
|
آن سید خوبان و بهشت آمده تا | برمهر و وفا ارزش و معنا بخشد |
|
|
او آمده با نام حسن در حسنش | شوری به سرا پرده مولا بخشد |
|
|
او رود زلالی ست که درفصل عطش | جود و کرم خویش به دریا بخشد |
|
|
از لطف ، کریم اهل بیت عصمت | ما را زکرم خدا به فردا بخشد |
|
|
میلاد امام مجتبی (ع) آمده است | شادی به حریم دل ما آمده است |
میوه بستان زهراء
موکب باد صبا بگذشت از طرف چمن |
|
سبزه اندر سبزه بینى ، ارغوان در ارغوان |
|
ساحت بستان ز فرّ سبزه شد باغ بهشت |
|
نقش گل را آن چنان آراست نقّاش بهار |
|
وه چه خوش بشکفته در گلزار زهرا نوگلى |
|
دیده از نور جمالش روشنى یابد چو دل |
|
بلبل آن جا هر سپیده دم سراید نغمه اى |
|
از حریم فاطمه در نیمه ماه صیام |
|
میوه بستان زهراء نور چشم مصطفى |
|
در محیط علم و دانش آفتابى تابناک |
|
پرچم صلح و صفا افراشت سبط مصطفى |
|
از شاعر محترم آقاى دکتر رسا
شـیــعــیــان شــاد و فـرحـنـاک ز مـولـود حسن
این چه شور است عزیزان که بهر انجمن است
شـاد و خـرم دل یـــاران و بـه دور از مــحــن اسـت
هــر طـرف مـیگـذرم بـانـگ طـرب مـیشــنـــوم
زانـکـه مـیـلاد حـسـن نـور دل بـوالـحـسـن اسـت
دخـتــر خـتــم رســولان پـــســـری آورده اســـت
کـه جـمـالـش حـسـن و نـام نـکـویش حسن است
ســروی آزاد عــیـــان گـشـتـه کــه از خـرمیـش
جـلـوه بـاغ بـهـشـت است و صفای چمن است
شـهــر یـثـرب شـده فـرخـنـده ز مـیــلاد حــســن
وز تـجـلـی رخ او بـر مـه و خور طعنه زن است
تـهـنــیـت گــوی مــلائــک بـه زمــیــن آمـــدهانـد
که فضا خوش نفس از مشگ و عبیر ختن است
شـیــعــیــان شــاد و فـرحـنـاک ز مـولـود حسن
شادمان خاطـر سرگشته هر مرد و زن است
صـبــر ایــوب فــرامـوش شــد از خــاطــرههــا
دیـده خـلـق جـهـان خـیره به صبر حسن است
پـســر فــاطــمـه از مــهــر بــه یــاران نـظــری
دیـدههـا سـوی تـو ای دلـبـر شیرین سخن است
تـو «حـیاتی» چه غـم از وحشت محشـر داری
کـه حـسـن روز جـزا دافـــع رنـج و مِـحـن اسـت
"حیاتی"